جمعه، آذر ۲۴، ۱۳۸۵

Economy Plasticity

1-سیاست تشویق انرژی های جایگزین در کشورهای غربی به شدت جدی گرفته شده است. (نه فقط در بعد تحقيقات بلکه در همه جنبه ها از جمله قیمت گذاری).
2-حتی افزایش قیمت نفت در دنیا ممکن است
نتیجه چنین تصمیم (=راه حل)ی باشد (یعنی این افزایش احتمالا تعمدی و حسابگرانه بوده).
3-توطئه ای درکار نیست بلکه یک راه حل است و هوشمندانه است. منفعتهای درازمدت بیشمار مطرح است، گرچه هوشمندانه تر از آن است که درست باشد (گاهی اوقات زیادی-هوشمندانه بودن دلیلی برای رد فرض است!).
4-قسمت 2، یک فرض ابطال پذیر است اما تاریخ قضاوت خواهد کرد.
5-درصد بالایی از نفت خام مصرفی ایالات متحده براي حمل و نقل مصرف می شود.
flowchart
این ها توضیحی بود بر یک پست قدیمی:

در دراز مدت، افزایش بهای نفت، به شدت به نفع اقتصادِ کشورهایی مثل امریکا و اروپای غربی است، چون که در آستانه یک مرحله بعدی هستند. hydrogen,hybrid

توضیحات:
ظاهرا هیچکدام از آنها آنچنان ناراضی نیستند. این شبیه یک سیاست تربیتی است. مثل پلاستیسیتیِ مغزی که در محیط جدیدی قرار بگیرد.
ظاهراً گرچه هنوز منابع نفت ما تمام نشده، اما بزودی ما میمانیم و نفت مان؛ بی استفاده!
اقتصاد ما نفتی (یا اتمی!) خواهد بود، و اقتصاد آنها هیدروژن ی و غیره خواهد بود.
توضیح عکس

package 1

1-در رای گیری باید اجازه رای منفی هم به مردم داده شود، تا مجبور نباشند برای انتخاب نشدن کسی، افرادی را بی هدف انتخاب کنند. (منشا: مهار/تحریک. تمایز نوروترنسمیتر. فیدبکهای مثبت/خنثی/منفی trust در eBay)
2-(نوشتن آن فکرهای آنی و فرار مشکل است)
3-کل این گردش اطلاعات بالاخره باید از جایی تغذیه شود. اطلاعات دو نوع است: با منشا انسانی(کسی گفته) و با منشا عینی (طبیعت) (یعنی خودت فهمیده ای). در نوع اول روتِر هستیم و در نوع دوم چشمه.
4-بد و خوب یک مدل است. البته یک مدل ساده شده که باید توسط فرد ها پیاده شود. این مدل باید دقیق شود.
5-اصل همه چیزها در یک جعبه نگهداری می شود که سابقا به آن "دنیای مثل" می گفتند. هر کسی به سهم خود در وجود آن جعبه کوچک نقش دارد و عمیقاً حس مالکیت نسبت به آن دارد. محتویات جعبه به مفاهیم، وجود می بخشند. آنها زنده و از جنس گیاه هستند.
6-فشار بالا، تصلب شرائین و لخته های کوچک و بزرگ در خیابانهای شهر. داروی فشارخون.
7-تکه تکه
8-مشکل مزمن من در بیان مفاهیم، حاد است.
9-ریتم: با شنیدن آن صدا، من، او میشوم و تلاش برای خود ماندن در برابر او شدن، حس خوشایندی دارد. این ناخالصی، من بودن را مطبوع تر می کند(مثل آرسنیک در سیلیسیم و مثل پودر کاری در پیتزا)
10- (یادم رفت)
11-بخشی از مشکل به پراکندگی ربط دارد اما پراکندگی، موتور ماجرا هم است.
12-هدف فیلتر کالمن، (برای) کم کردن lag است!!
13-به هر کسی یک ساعت فرصت داده شد که کل باشد (کل=همه،جمع)
14-کاش خوابِ تمرکز هم میدیدم.
15-ریتم خواب REM، درست مثل ماشین لباس شویی است.
16-کارِ مولکولار، کارِ مولکولار
18-نکنه بدون اینکه بدونم عقلم زایل شده؟
19-من بودن: یک نوع تقدس است که من را من میکند.
20-تنهایی بصورت سکوت ذهن است.
21-یادآوری: هر خروجی، فقط با ورودی همنوع خودش موازنه می شود. همنوعی یعنی یکی بودن نمایش-درونی* (واسطه).
22-برای خروجی، ابتدا باید مدتی در وضعیت صرفاً-ورودی بود، سپس منتظر همگرایی نمایش-درونی ماند، آنگاه جریان خروجی تشکیل می شود. شادی یعنی "آها + خروجی".
23-هفته قبل تئوری بیزین رو واقعا فهمیدم.
24-کسی که متفاوت بود؟؟ نه، کسی که نمیتوانست غیر(متفاوت) از آن باشد!
25-زبان بدن: هر نمایش درونی*، خروجی خودش را هم دارد. هر حسی و فکری، در بیرون منعکس میشود. چه در چهره، چه در گفتار.
26-حالا میتونم به بقیه کار اپلیکیشن رسیدگی کنم.
*نمایش درونی = Internal Representation )(درون نما؟)

دوشنبه، آبان ۰۸، ۱۳۸۵

ostade khoob oone ke shagerdi tarbiat kone ke az khodesh jelo bezane

پنجشنبه، مهر ۰۶، ۱۳۸۵

circulation imbalance


عدم تعادل گردش اطلاعات
بین آدم ها

شنبه، مهر ۰۱، ۱۳۸۵

stations

  • تنها تفاوت بین وضعیت آدم ها در این بوده که هر کدام کجا، در کدام ایستگاه، از اتوبوسشان پیاده شدند.
  • There I go,
    turn the page
    [Bob Seger]

یکشنبه، شهریور ۱۹، ۱۳۸۵

11

دوشنبه، شهریور ۱۳، ۱۳۸۵



  • To have Power is to feel Power

  • اکنون، در عصر اطلاعات، تنهاراه دیکتاتور ماندن برای تو این است که جلوی جریان اطلاعات را بگیری: پاگذاشتن روی جریان اطلاعات: شریان حیاتی آزادی.
    در عصر اطلاعات، ما در عصر سانسور هستیم.

  • نورون سلولی است که اطلاعات ترشح میکند. تغذیه اش هم همان است. میخواهی بگویی انسان هم چیزی بیش از این نیست؟

  • در یک جامعه گرم، جهت جریان اطلاعات و قدرت از نسل بعد به قبل است (پسر به پدر) و در جوامع سرد (ما)، جهت اخبار و قدرت از نسل قبل به بعد است. (پدر به پسر)

شنبه، خرداد ۲۷، ۱۳۸۵

V A L U E

بسیاری از خصوصیات روابط یک اجتماع را این تعیین می کند که:
ارزش دیگران برای تو، و ارزش تو برای تو.
(به صورت ناخودآگاه) در نظر انسانها چقدر است.

expectation:
حاصلخیزی = آن چیزی که تو از زمین انتظار داری
؟؟؟؟ = آن ارزشی که برای دیگران انتظار داری. دست دیگران
قیمت کار انسانی؛ قیمت حاصل دستِ انسان
قیمت اسپایک های نورون های کله تو
قیمت انسان

توضیح آذر87: بعدا ً فهمیدم آنچه نامش را value گذاشتم در حقیقت به مفهومی با نام trust مطرح می شود.

You said: "It is worse than expected". But hey, it is better than what YOU expect.

Why: معجزه یونانی چه بوده؟
Problem solving: چگونه؟

و یک نکته دیگر: Profusion

پنجشنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۸۵

barrier

نمیدانم چرا من فلان عقیده را دارم.
فکری که من میکنم حاصل شرایط زندگی من است.
اینکه عقیده من دست من نیست، کمی ترسناک به نظر می رسد.

"شاید تو حاصل چنین جهشی هستی"
شاید

barrier

Problem solving

  • اسطوره های یونانی پر از الگو(پارادایم) برای حل مساله است؛ هرکول از فکرش استفاده می کرده و مرتب iq می زده.

    چرا محتوای اسطوره های یونانی پر از تریک های فکری است؟ حل مساله عملی قهرمانانه بوده. نجات ها با ایده بوده اند.
  • کلک و طریقه نجات از کلک: مرغکی قالب پنیری دید...!
    نکته: کَلَک، با problem solving فرق دارد.

  • معجزه یونانی چه بوده؟
  • بکتاش بابادی: تمدن غربی، ادامه یونان باستان نیست.

  • در چین باستان، برده ها از داغ روی پیشانی شناسایی می شدند. در یونان باستان، امکان آزادی برای برده ها وجود داشته.

پانویس: دشت کویر 7000 سال پیش دریایی بنام تیس بوده است.

یکشنبه، خرداد ۱۴، ۱۳۸۵

زمین ها خشکند

وقتی زمین ها حاصلخیز نباشد، با کار کوچکی، سود بزرگی بدست نمی آید.
ارزش کارانسانی کم خواهد بود. ارزش انسان کم خواهد بود. انسان برای حقوقی بیش ازاین ها خلق شده. اما میبینذ که ورس ضن اکسپکتد.
worse than expected
فرهنگی غالب می شود که در آن، برای دیگران و کار دیگران ارزش کمی قائل باشی. یعنی دیگران ارزش کمی برایت قائلند(تقارن). پس برای خودت ارزش کمی احساس می کنی چون آنچه حس می کنی آن است که دیگران در مورد تو حس می کنند. بدین ترتیب، نقشه زندگی هر کس، که از دنیا نبریده، به هم ریختن اوضاع به نفع سود متعفن خودش خواهد بود: کلک، حقه، تخریب (بقیه کلمات مربوطه را از حفظید)

چه باید کرد؟ شاید بیابان زدایی.
یا بازگشت به سیبری؟! (بی شوخی)
.

f-l-o-w

to connect people
to apply structures on society
to design a circuit
but How.

دوشنبه، خرداد ۰۸، ۱۳۸۵

panic

I hate my future
; this is all I wanted to say.
I hate what I expect.
I hate my dreams!
tired of second-hand dreams I learnt from others.
better, please

پنجشنبه، فروردین ۱۷، ۱۳۸۵

The 3 demons claws

My
Δαίμονας of present - όψη,
δαίμονας of past - σάρκα,
δαίμονας of future - δραστήριος ζωή
6 claws in two eyes

سه‌شنبه، اسفند ۰۹، ۱۳۸۴

Ad·renal·ine Nation

خلاصه سخنرانی دکترعباس عدالت:
ایرانی ها در اثر حمله مغول دچار فاجعه زدگی (Post-Traumatic Stress Disorder) در سطح ملی شدند 1 2

پ.ن
1. و هنوز آثار آن، گرچه خفیف ولی به وضوح، در ماها پیداست.

پ.ن2. نشانه های بالینی فاجعه زدگی، شامل: خود شیفتگی، مطلق گرایی، پرخاشگری، تحریک پذیری، بیقراری و گوش به زنگ بودن در شب، احساس مورد ظلم واقع شدن، نیاز به انتقام جویی و نیاز به ظلم کردن، کناره گیری و افسردگی،... ... ...

پ.ن3. انسان در این حالت وابسته به نورآدرنالین حاصل از وحشت خود می شود. این مکانیزم می تواند از اطرافیان کسب شود یا از گذشتگان به ارث برسد. به آیندگان هم خواهد رسید.
هول انگیزاست. همیشه، این واقعیت است که معلوم می شود عجیب تر از هر داستان است.
درمان: بله، درمان هم دارد.

یکشنبه، بهمن ۰۹، ۱۳۸۴

%40

روزی روزگاری دو تا گوش به هم رسیدند. مدتی به هم گوش دادند. نتیجه این شد که قهر کردند.

دوتا زبون بودند ... آخرش با هم دعواشون شد.
حالات دیگر به عنوان تمرین به خواننده واگذار می شود.

related?

سه‌شنبه، دی ۲۷، ۱۳۸۴

یکشنبه، دی ۱۸، ۱۳۸۴

%49 !!

peanut butter
yes, peanut butter