سوال مربوط به جبرواختیار یا قضاوقدر چیست؟
هنوز هم بیشترین ( و شاید تنها) موضوعی که جستجو ها را به این وبلاگ می کشاند جبرواختیار است. عجیب است که مردم این همه این عبارت را سرچ می کنند (امیدوارم بخاطر گزارش درس معرف نباشد). به هر حال فکر می کنم جزو مهم ترین موضوعات در فرهنگ ایرانی امروز است که باید مورد رسیدگی واقع شود. واقعا تعریف جبرواختیار چیست؟ به عبارت دیگر سوال مهمی که باید پرسیده شود چیست؟ مساله فقط به معنی این کلمه (اصطلاح) مربوط نیست بلکه به سوالی است که در ذهن افراد مطرح می شود. چه آگاهانه و چه غیز آگاهانه. توسط چه کسی؟ توسط خودشان؟ معلم ها/اساتید؟ پدر و مادرها؟ پدربزرگ و مادربزرگ ها؟ شاعران؟ فیلسوف ها؟ توسط جامعه؟ طبیعت؟ تجربیات تاریخی؟ اشتباهاتشان؟ این ها هرکدام سوال متفاوتی می پرسند اما شاید هیچ کدام سوالی که باید را نمی پرسند. طرح سوال درست به موقعیت دانایی فعلی ما در قبال موضوع مورد شناخت بستگی دارد یعنی به این بستگی دارد که چه چیزی را نمی دانیم. اما قبل از آنکه آن را بدانیم، چگونه باید بفهمیم که چه چیزی را نمی دانیم؟ (البته راه هایی هست.) یا اگر چیزی را میدانیم از کجا متوجه شویم که دیگران آن را نمی دانند؟ (احتمالا این در اثر گفتگو بر ملا می شود).
. موضوعات زیادی هستند که با وجود نزدیکی مفهوم هایی متفاوتند و پیش از بحث باید از هم جدا شوند: جبر (یعنی چی؟)، اختیار(؟)، اراده آزاد، آزادی، درجه ی آزادی، مختار بودن (آتونومی)، تعین، علیت، تصادفی بودن، علیت فیزیکی، عدم تعین های فیزیکی، پیش بینی پذیری، پس-بینی پذیری، کنترل، اراده، انتخاب، جبر فیزیکی، جبر سابجکتیو، جبر تاریخی، قضا، قدر، حکمت، فرصت، اراده فردی، اراده جمعی، توزیع اختیار، مفاهیم مربوطه در علوم اعصاب(سیستم حرکتی، تصمیم گیری، زمانبندی، آگاهی/خودآگاهی)،کوالیا های مربوطه که که چنین تجربیاتی را می سازند، حس عاملیت، عمل/انتخاب اقتصادی، ... (این لیست ادامه دارد اما اصل قضیه گفته نشد).
فکر می کنم افراد مختلف، بر اساس سیستم های ذهنی که برای خود ساخته اند سوال های متفاوتی در این زمینه در ذهن خود دارند. اگر این وبلاگ طیف مخاطب بزرگ تری داشت میپرسیدم سوال ذهنی هر کس چیست؟
چنانچه با جستجوی جبر و اختیار به اینجا آمده اید لطفا بگوید سوال مطرح در ذهن شما چه بوده؟ حالت ایده آل این است که موقعیت متناقضی که این سوال را برای شما پدید آورده چیست. هدفم جواب دادن به این گونه سوالات نیست، چه بسا کمتر از خیلی ها بدانم. بلکه هدف این جمع آوری، جستجو برای سوال بهتر و دقیق تر است. این جستجو، در نتیجه ی تلاش جمعی،بعدها به جواب های بهتر و دقیق تر منجر خواهد شد.
هدف شخصی من از پرداختن به این موضوع این است که دایره ی اختیار و توان خود را بدانم و چنانچه انتخاب و اختیاری بیش از آنچه در نظر دارم برای من در این دنیا موجود است از آن مطلع شوم. با بیشینه سازی ِ این دایره، اختیار ها و انتخاب های فراموش شده را به حوضه ی هشیاری خود بیاورم.
شعر بینام پل
۴ سال قبل
۳ نظر:
من کسی را دیده ام که پیشگویی دقیق خارج از علم فیزیکی ما می کرد.
یاد یه جوکی افتادم هیچ ربطی به این موضوع نداره ولی ترجمهش به این مطلب تو این میشه که من هیچ سؤالی در این مورد ندارم فقط اومدم بگم دور من یکی رو خط بکش!
از شوخی که بگذریم من خودم یه دوره ای خیلی گرفتارش بودم الان خیلی باهاش کار ندارم دوست دارم آخر عمرم یکی بیاد بهم نشون بده که حدود جبر و اختیار تو این بود تو تونستی تا فلان جا محدوده ی اختیارت رو بزرگ کنی. کاش میتونستیم یه همچین چیزی داشته باشیم یعنی یه تصور گرافیکی از مرز جبر و اختیار. میشه یعنی؟
خوب تو که دنبال این تصور گرافیکی هستی پس چرا خودت رو خارج از این سوال میدونی؟ البته این که تو میگی معطوف به گذشته است و سوال من درباره ی امکان های آینده.
راستش الان که فکر می کنم نمیدونم چرا من به این مبحث علاقه مند شدم (یا مرتب علاقه مند میشم). شاید بخاطر دیدگاه هایی که دیگران اراءه می کنند و به نظر من اشتباه می آید. یعنی سوال های دیگران است که من را سوق می دهد که در این زمینه اظهار نظر کنم. جوابهایی که بعضی افراد به این سوال ها می دهند به نظر من کاملا اشتباه می آید. شاید بهتر است موضوع بحثم را این عنوان بگذارم : "اختیار چه چیزهایی نیست".
ارسال یک نظر