دوشنبه، آبان ۰۷، ۱۳۸۶

being there

¶ موقع برگشتن، در فری (قایق)،فهمیدم که زیبایی های واقعی و طبیعی جزیره در خارج از شهر پالما بوده است.

¶ فکر می کردم کارت پستال ها ماهیتا دروغی هستند اما دیدم اتفاقا ً آنها در نشان دادن شفافیت رنگ ها و تجربه بصری حضور در آنجا ناتوان بوده اند.

¶ در شرق پالما، رنگ خاص آبی آسمان، شبکیه را به حالتی چنان متفاوت در می آورد که اولین چیزی که به ذهن میرسید برداشتن یک قلم مو بود. شور نقاشی کردن طبیعی و عادی می نمود. با امثال ون گوگ همذات پنداری می کردم. فهمیدم چرا نقاشی در ملک ما رونق ندارد.

¶ یک هاستل خوب برای اونهایی که می خواهند به پالما بروند: Hostal Ritzi

Palma de Mallorca

Boy I never knew one can fall in love with a city!

پنجشنبه، مهر ۱۹، ۱۳۸۶

مالورکا

مالورکا یا مایورکا (هنوز نمیدانم تفاوت آنها چیست) جزیره/جزایری از اسپانیا در مدیترانه هستند که در شکل زیر مشاهده می کنید!

اسپانیا

اسپانیا از لحاظ توریسم در دنیا رتبه اول را دارا می باشد.
خوشحال و هیجان زده هستم که به کشوری مسافرت می کنم که این عنوان را دارد. احساس می کنم یک توریست حرفه ای هستم! در حالی که او من نیست، اما من او هم هستم.

دوست دارم قبل از مسافرت درباره آنجا تحقیق کنم. این جزو لذت های سفر است که نمی خواهم آن را از دست بدهم. خواستن یک چیز به مقدار زیاد، در در انتظار بودن آن، لذت تجربه آن را بیشتر و متفاوت می کند. در هنگام تجربه می توانی حضور در تجربه را با تصویر ذهنی پیشینی ای که از آن داشتی مقایسه کنی. بعدن هم هم خاطره تجربه را داری و هم خاطره تصویر پیشینی و هم خاطره حیرت ناشی از تفاوت آن ها و هم چیزهای دیگر. و این ها چیزهایی است که من بسیار دوست می دارم. می گویند قبل از انجام یک کار به آن فکر کن. من این روال را برای تجربه متفاوت و اصیل ی که ایجاد می کند انجام می دهم و برای اینکه با طبیعتم سازگارتر است، و نه برای سودمندی ِ خود این روال.

توریستی

اینجانب در دنیای غیر دیجیتال (آکا فانی) ظاهرا ً اصل سفر نبوده و هنوز جاهای زیادی در کشور خودم موجود می باشد که نرفته و ندیده ام. او این سفر را به فال نیک گرفته تا شروع نسبتا ً خوبی داشته باشد برای تبدیل شدن به یک انسان نسبتا ً متحرک!
.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ ‌.

شنبه، مهر ۱۴، ۱۳۸۶

Personification

Fate وجود دارد، اما در مقام رقیب با او معامله کنید و نه یار.

These people suffer a crafted, misleading, mental nightly-hunter megabat: Fate.

Antagonize!

Dictionary: Fatum = Moirae = Fata = Parcae = The Fate = Atropos (the Inevitable), Clotho (the Weaver), Lachesis (the Lot-caster), three goddesses who control human destiny, the daughters of Night = Nyx, aka Chaos, by no one.
در میان ریشه ها دنبال یک کلمه هستم برای i*.
dict- docu- info fort mei mutuus citare pellere pulsus sting dic- signum token legere instinctus stigare

باید نتوانم بیان کنم که جنس i آن چیست. فهم آن از طریق قشر سوماتوسنسوری است (نه بینایی، نه شنوایی، نه بویایی و غیره). گرچه کمی dorsal visual است.
music: motus somnius
Latin is favored for its alienation effect.