دوشنبه، آبان ۰۷، ۱۳۸۶

being there

¶ موقع برگشتن، در فری (قایق)،فهمیدم که زیبایی های واقعی و طبیعی جزیره در خارج از شهر پالما بوده است.

¶ فکر می کردم کارت پستال ها ماهیتا دروغی هستند اما دیدم اتفاقا ً آنها در نشان دادن شفافیت رنگ ها و تجربه بصری حضور در آنجا ناتوان بوده اند.

¶ در شرق پالما، رنگ خاص آبی آسمان، شبکیه را به حالتی چنان متفاوت در می آورد که اولین چیزی که به ذهن میرسید برداشتن یک قلم مو بود. شور نقاشی کردن طبیعی و عادی می نمود. با امثال ون گوگ همذات پنداری می کردم. فهمیدم چرا نقاشی در ملک ما رونق ندارد.

¶ یک هاستل خوب برای اونهایی که می خواهند به پالما بروند: Hostal Ritzi

۱ نظر:

علی فتح‌اللهی گفت...

معلومه خیلی خوش گذشته خوشحالم میبینم سرشار از انرژی مثبت شدی