در پاسخ به Mehrdad Mehrdad که نوشته اند:
«اینقدر علوم انسانی و به ویژه تاریخ رو دستکاری کردن و میکنن، هربار یه فرضیه جدید ارایه میشه سریع به این فکر میکنم کدام گروهها از این فرضیه سود میبرن؟ اگه سودمندی به سمت اروپا و آمریکا باشه از اساس به اون فرضیه شک میکنم.» (پایان نقل قول)
جواب من:
میدونیم که عقل به تنهایی ممکنه اشتباه کنه.
و شما یک ابزار ی رو شناسایی کرده اید که همان ردیابی نفع باشه.
که ما رو متوجه کنه احتمالا نیروهای پنهانی که عقل ما رو داره میبره به سمت خودش.
اما ابزار دیکری هم هست که به کمک عقل میاد. و اون امپیریسیزم است، خصوصا گونه کاملتر شده ی آن که علم باشه.
البته کامل نیست و در حال پیش رفتن است.
اما نوعی ابجکتیویتی و دوز ی از رئالیزم اضافه میکنه.
نمیگم راهش به انحراف نمیره.
اما ابزار دومی است (در کنار ابزاری که گفتید) که بایاس های ما رو میتونه بر ما برملا کنه.
اما نیت یابی و تریسtrace کردن جهت سود، خودش ابزار اصلی استدلال نباید باشه.
بلکه ممکنه عقل رو راهنمایی که و ببدار کنه که بایاس های خودش رو اصلاح کنه.
در حالت کلی این هم امکان دارد که ممکن است چیزی به نفع کسی باشد اما در عین حال حقیقت باشد. البته هیچ گزاره ای حقیقت کامل نیست و این همیشه در مقایسه با گزاره های دیگر معنا دارد.
(این چارچوب را اگر لازم بود بیشتر شرح میدهم).
پس اینجا دو ابزار و شاقول برای عقل مطرح شد. ابزار های دیکری هم هستند که در کنار عقل بکار میروند و ما را اکاه میکنند به محل هایی از استدلال و توحیح که باید بیشتر احتیاط کنیم. اما روایت عقلانی و پروسه ی لستدلال، همچنان بدنه ی اصلی یک خط سیر /پروسه/بحث در عقلانیت را تشکیل میدهد. این هم به معنای اینست که منطق ، ماده اصلی فکر و خرد هم هست و هم نیست.
افراط در هریک از این ابزارها ما را به بیراهه میکشاند. افراط در ردیابی سود، فرد را به نظریه تپطئه و توهم توطئه میکشاند. حالب است که پایه های شیمیایی هستند که این را برجسته و غالب میکنند.
افراط در منطق خشک ریاضی، بحث دیگری هست که باز خواهد شد.
همه اینها ابزاری هستند که در کنار هم پیش نیروند، و فضای ابهام و ناداناسته ها را طی میکنند . پر میکنند، برمیگردند به خانه و دپباره صبح های زود راه می افتند به فوریجینگ.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر