سه‌شنبه، دی ۲۷، ۱۳۸۴

۷ نظر:

علی فتح‌اللهی گفت...

سلام

سهیل جان فقط میتونم بگم به طرز غیز قابل کنترلی آوانگارد شدی که البته هم میتونه خوب باشه و هم بد.

یاد اون نقاش هلندی می افتم که نمیدونم اسمش چی بود ولی تنها چیزی که می کشید یه دونه خط بود

منم بعضی وفتا حس میکنم باید یه چیزی گفت اگرچه نمیدونم چی

مواظب خودت باش

Sohail S. گفت...

آوانگارد غیرقابل کنترل؟! نمیدونم منظورت ازش چیه ولی اصطلاح جالبیه!
(به طرز غیرقابل کنترلی باحال شدی که البته فقط می تونه خوب باشه!)
بد؟

Naser گفت...

سهیل جان نوشته هات به طرز عجیبی داره آب می ره. اینجا خیلی بامزه شده؛ واسه ی خوندن نوشته ای از تو می یام این تو و جواب تو رو به جواب مطلب نانوشته ات می خونم.
یاد یه موزیسین پست مدرن افتادم که یه قطعه ی معروفی داره که برای یه ارکستر کامل نوشته شده. ارکستر به همراه رهبرشون می یان روی سن درحالی که جلوشون صفحات نت خالی هستش. رهبر کارش رو شروع می کنه، هیچ صدایی از هیچ سازی بلند نمی شه، بعد چند دقیقه نوازنده ها صفحه ی جلوشون رو ورق می زنند و باز سکوت... فکر کنم یه آهنگ نسبتا بلند هم هست. اگه خواستی متن نوشته ات رو پر از فاصله بکنی.
من که به هرحال می یام اینجا ولو برای فکر کردن به مطلب نوشته نشده ات.

ناشناس گفت...

1.ba ajib budanesh movafegham ; ama aaddie :D
2.ama jaalebe , vaaghean che etefaaghi e ?
3.pas bayad begam : Go on !

ناشناس گفت...

Salam Sohail jan,
man mikhastam halo ahvali karde basham va begam ke hanooz zende hastam o nafas mikesham kheili ham doos daram bebinamet ghabl az inke sal tamum beshe.

nemishnasi mano?
esmamno minevisam, ama bar ax bekhoon:

imoR idheM - Cinhcetylop heteday?

Ghorboonet

Sohail S. گفت...

چطوره وبلاگ رو اینجا ادامه بدم؟! به این میگن collective creativity! (cooperative,collaborative)

ناشناس گفت...

.

















.