پنجشنبه، مهر ۰۶، ۱۳۸۵
circulation imbalance
ارسال شده توسط
Sohail S.
در
۱:۲۲ بعدازظهر
برچسبها:
Dialogue Among Civilizations,
information logic,
neurosocialism
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
Blog: |
εψιλον |
Topics: |
personal, philosophy, general |
۱۳ نظر:
:-O!!!
اين عکس رو ديدی و برات اين مفهوم رو تداعی کرد يا عکس از اولش که ديدی برای همين منظور بود؟!
خيلی جالبه.
این عکس برای تداعی مفهوم ساده شده ای در ذهن مخاطب است و گوشه ای از تصورات مربوط به دیدگاهی است که تاکنون هشت ماه روی جنبه های مختلف آن کار کرده ام.
ممنون از پرسیدن!
ممنون میشم اگه تداعی و برداشت اولیه ات رو از اون بدونم.
1.اون ديدگاهی که ميگی چيه؟
2. يعنی عکس رو گذاشتی، با اين انتظار که اون مفهوم خاص ساده شده برای مخاطب تداعی بشه؟
3. آره، دقيقاً ياد همون بحث ايجاد افتادم. يعنی قبل از اينکه نوشته رو ببينم، اونو ديدم و اون برام تداعی شد.
شايد يک دليلش اين باشه که خيلی به اين قضيه فکر می کنم. به اپليکيشن ها و پياده سازيای مختلفش و به اينکه
چه قدر مسأله ساز ميشه...خيلی.
4. شوکم برای همين بود. برای اينکه يهويی همه ی اون مسأله ها يادم اومد. مفموم و گنگ! هر دو.
اندر مضرات استفاده از اين
convertor
ها همين کافی باشد که يادم رفت
circuit
را اضافه کنم. در 3، ايجاد
circuit
منظورم بود.
ahaaaaaaa...social network! exactly!!
و عدم تعادل آدمها در تمرکز اطلاعات روی آنها. شایدم دوتاش یکی باشه
بله! تقریبا یکی. هر آدم احتیاج به تعادل بین میزان اطلاعات ورودی و اطلاعات خروجی داشته باشد وگرنه بیمار میشود!
دقیقا!!
من قبول ندارم. کی گفته باید بین اطلاعات خروجی و ورودی تعادل برقرار باشه؟ مگه اینکه منظورت از تعادل، تساوی دو کفه نباشه. تازه من فکر نمیکنم این ایده که اینجا مطرح شده با اطلاعات ورودی و خروجی یکی باشه
عدم تعادل لحظه ای چندان مشکل ساز نیست ولی در دراز مدت اثرات منفی دارد. هم در سطح روانی (فردی) و مستقلا هم در سطج اجتماعی.
ایجاد تعادل در راستای اهداف شناختی است و احتمالا توسط سیستم لیمبیک برقرار میشود.
i don't agree
jrun
ارسال یک نظر