شنبه، مهر ۰۱، ۱۳۸۵

stations

  • تنها تفاوت بین وضعیت آدم ها در این بوده که هر کدام کجا، در کدام ایستگاه، از اتوبوسشان پیاده شدند.
  • There I go,
    turn the page
    [Bob Seger]

۵ نظر:

علی فتح‌اللهی گفت...

یعنی واقعاً فقط یه بار پیاده میشیم؟ من فکر میکنم مدام سوار و پیاده میشیم تو هر ایستگاه یه چیزایی رو ممکنه جا بذاریم یه چیزایی ممکنه از بوفه بخریم ... تازه بعضی وقتا برمیگردیم که چیزایی رو که گم کردیم پیدا کنیم

Sohail S. گفت...

خوب بقیش رو پیاده حرکت می کنیم. یک موقع که به خوشحالی رسیدیم اونجا اطراق می کنیم.

سلام، چطوری علی؟

علی فتح‌اللهی گفت...

به نظر من خوشحالی برای توقف خیلی کوچیکه

علیک سلام سهیل جان ما خیلی چاکریم خودت چطوری؟

ناشناس گفت...

به هر حال همه ما شكلي يا قرائتي از"جبر" را در زندگيمان مي‌پذيريم.اما به نظرم اين شكل اتوبوسي، خيلي ساده‌سازي شده و غير واقعي است.

Sohail S. گفت...

دوست دارم بدونم چرا می گویید اینطور نیست. خوب از توقف خوشحال نمیشویم اما حرکت هم رنج آور است. (رنج سفر)
میشه فرض کنیم که سعی من برای مدل کردن سطح توقع آدم ها بوده. چه فاکتوری جا افتاده؟