وقتی صحبت از انقلاب ها و تغییرات است، باید اضافه کرد که: یک ت غییر انقلابی در قانون و رویه کیفری، مهم تغیبر ی است که این کشو لازم دارد، و متاسفانه انجام یک انقلاب به احتمال زیاد، تغییر کافی در آن بوجود نمی آورد و دوباره استبداد خاکم میشود. تنها حفاظت ما در برابر استبداد، قانون کیفری ای است که ما رو مجهز به ابزار جلوگیری از استبداد بکنه. و ضمانت اجرایی هم داشته باشه. از حقوق افراد در برابر قدرت ها محافظت کنه. تغییری است که هزاران سال است منتظرش هستیم ولی میسر نشده. این با اعتراضات خیابانی به تنهایی حاصل نمیشه. باید اصولی ازش تدوین بشه و مردم با خواستار شدن اونها به خیابان بروند. یعنی این امکان تحقق نخواهد داشت که با یک براندازی، مردم بعد از بک براندازی منتظر تحققش شوند. تنها راهش این است که مردم باید بروند و اون سیستم و اصول طراحی شده را به قدرت آینده یا حال تحمیل کنند. هیچ حکومتی (آین ه یا حال) یک سیستم دادگستری مستقل ایجاد نخواهد کرد. حتمی بودن عدم امکانش مثل قوانین فیزیکی و مکانیکی است: بقول خارجی ها ، بلند کردن پای خود با بند کفش است (بوتسترپ). یا فوت کردن بادبان توسط مسافر یک قایق. فقط میتواند قبل از قیام و تظاهرات و اعتصابات و غیره و تحمیل آن توسط مردم میسر شود، و نه بعدش. ترتیب در اینجا کلیدی است. مردم باید آن را تحمیل کنند. ای دموکراسی نیست، بلکه تحمیل خواسته ای توسط عموم و توده ی مردم است. هیچ رفراندوم یا رای کیری ای ماهیتا نمیتواند آن را محقق کند. باید تدوین شود و بعدا مردم برایش بجنگند. و در تدوینش باید گفتگو ها و نسخه ها و ورژن های متفاوتی بیایند و بروند و کم کم پرپسه انتخاب تدریجی آن و تدوین و دولوپمنت تدریجی آن محقق شود. و بعد برایش جنگیده شود: نه با رای، بلکه با تحمیل توسط مردم، توسط قیامی پر تعداد، توسط تعداد زیاد و بیشماری از مردم که به لزوم آن ایمان آورده باشند. چنین چیزی هنوز در افق نیست متاسفانه.
گاعی ترتیب وقایع و اقدام ها (از قبیل مطالبه کردن ها) مهم است. در فیزیک، به این اهمیت ترتیب، ناجابجایی اوپراتورها میگویند.