پنجشنبه، شهریور ۰۵، ۱۳۸۳

the ideal practically approaching to me

دارم میرسم؟ نه! من که ایستاده ام!
اخ این اوست که نزدیک می شود
حسرت! آن ایده آل آن روزها را حفاظت نکردم- تا ساییده شد - تا سطح زمین پایین آمد: آخر ایده آل خاکی که دیگر ایده آل نیست. او به من رسید نه من به او
:(( But practically that's the ideal approaching to me

۴ نظر:

ناشناس گفت...

هه! عجب! من مشکلم یه چیز دیگه است! گمش کردم!!!
ندا

Faezeh گفت...

خدايا ! کاری کن که شهرت منی را که می خواهم باشم قربانی منی که می خواهند باشم نکند ! ( دکتر شریعتی )

ناشناس گفت...

the ideal is the image of mind. I prefer act with no image and then i can understand the whole activity and also my being. images are just beutiful copies of reality ...
hamed
http://www.dohich.blogdrive.com

ناشناس گفت...

تلاش براي ساختن امر ذهني از عين همون شيوه آپولوني است. اما من درباره پياده كردن ايده ال ذهني در عين صحبتي نكردم. در واقع مخالف ديدگاه آپولوني ، ذهني نكردن عينيت است و درك مشوش و ابهامناك عينيتي كه تحت قواعد منظم ذهن ، ذهني نشده است كه اين همون ديدگاه ديونيزوسي و يا بهتره بگيم روايت نيچه از اين ايزد يونانيه. از كامنت ات ممنون
حامد
http://dohich.blogdrive.com/