چهارشنبه، آبان ۱۳، ۱۳۸۳

وای چه پروردگار شدم

۷ نظر:

Lilith گفت...

از چه جهت ؟

Arash گفت...

چون او یک پروردگار شده است...و وااای که او یک پروردگار شده است..واااااااای که او یک پروردگار شده است. میتونم بترسم. میتونم خیلی بترسم. میتونه "ولی" داشته باشه.

Unknown گفت...

چه خوب! عجب

Naser گفت...

سلام سهیل جان (و دوستای سهیل و خواننده هاش)
نمی دونم شما هم با من موافقین یا نه که کامنت گذاشتن توی این وبلاگ خیلی مشکله؟
اگه موافقین می دونین هم که چرا؟
من به یکی دو روزه دارم بهش فکر می کنم و سعی می کنم همین روزا یه چیزی در همین مورد بنویسم. اگه ایم موضوع براتون جالب بود، شما هم بنویسید.
فدایت سهیل جان!

Faezeh گفت...

اولا كه تازه اولشه
دوما مواظب باش دارت نزنند!

Naser گفت...

سلام nama79
باب من که چیزی نگفتم.
گذشته از شوخی، صحبتم فکر می کنم زیاد ربطی نداره به تازه کار یا کهنه کار بودن وبلاگ.
خودم هم هنوز دقیقا نمی دونم چیه؟ هنوز دارم فکر می کنم.
فدایت ناصر

Faezeh گفت...

اولا كه عليك سلام
دوما اتفاقا صحبت من هم ربطي به تازه كار بودن وبلاگ نداشت منظور من پروردگار شدن و اين حس خدا شدن بودو...دار زدن هم به همان ربط داشت