مهارت پیداکردن bug، در برنامه نویسی، درست مثل
مثل روانکاوی فروید است.
خودت نمیتونی باگ های (برنامه) خودت رو پیدا کنی. اما هرکس دیگری در بیرون تو، ممکنه بتونه باگهایت را برایت کشف کند. (حتی اگه برنامه نویسیش ضعیف تری باشد. دلیل جالبی هم دارد. اگر گفتید چرا؟)
(همچنین: دیباگینگ، یک کار پوزیتیویستی است. یکی نیست بگه آخه کارپوزیتیویستی دیگه چیه)
سهشنبه، بهمن ۲۷، ۱۳۸۳
سهشنبه، بهمن ۲۰، ۱۳۸۳
دوشنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۳
جمعه، بهمن ۱۶، ۱۳۸۳
خوابیدن، مثل ماندن در یخچال است و بیدار ماندن، مثل دمای اتاق.
در آرامش یخچال، لجن های مرداب ته نشین و بستنیش سفت می شود. و دوباره قابل استفاده می شود.
زندگی: فقط مواظب باشی بستنی های بالا با اون پایینی ها قاطی نشود.
مکانیزم بیداری:
وقتی بیدار می مانیم، در بیخوابی دمای اتاق، این دو تا قاطی می شوند.
خوابیدن، موجب جدایی این دو از هم، و موجب پایداری سیستم می شود.
اصلا این مدل برای و دراثر بیخوابی نازل شده بود.
یک بستنی که میخواهد پایدار بماند، نصف اوقاتش را باید در بخچال به منجمد شدن بگذراند. تا دفعه بعدی که دوباره در سودمندیش بتواند آنتروپی ایجاد کند. البته تا هزار سال که نمی توان یک بستنی را از فریزر در آورد و بازهم توی یخچال برگردوند. این بود دیالکتیک حاکم بر مساله بی خوابی.
البته بستنیت روحی و جسمی قصه شون جداست.
در آرامش یخچال، لجن های مرداب ته نشین و بستنیش سفت می شود. و دوباره قابل استفاده می شود.
زندگی: فقط مواظب باشی بستنی های بالا با اون پایینی ها قاطی نشود.
مکانیزم بیداری:
وقتی بیدار می مانیم، در بیخوابی دمای اتاق، این دو تا قاطی می شوند.
خوابیدن، موجب جدایی این دو از هم، و موجب پایداری سیستم می شود.
اصلا این مدل برای و دراثر بیخوابی نازل شده بود.
یک بستنی که میخواهد پایدار بماند، نصف اوقاتش را باید در بخچال به منجمد شدن بگذراند. تا دفعه بعدی که دوباره در سودمندیش بتواند آنتروپی ایجاد کند. البته تا هزار سال که نمی توان یک بستنی را از فریزر در آورد و بازهم توی یخچال برگردوند. این بود دیالکتیک حاکم بر مساله بی خوابی.
البته بستنیت روحی و جسمی قصه شون جداست.
اشتراک در:
پستها (Atom)