دوشنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۳

یک exception هستم و باید handle شوم.

یک شیء از نوع exception هستم
کمک، یکی بیاد منو handle کنه!!

زندگی از اول در try بود و هنوز هم try مانده.
بلوکی که catchش جا افتاده! . یکی بیاد catchم کنه!

۶ نظر:

Arash گفت...

اون "کمک" اِت خیلی "کمک" نبود! ... تو نیاز به کمک نداری. احتمالا میدونی که ما نمیتونیم کمکت کنیم. یه چیز دیگه میتونه...یه چیز.

Sohail S. گفت...

1-کی می تونه؟ اون چیز دیگه که میتونه منظورت "چی" یه؟
2-کدوم "کمک"م خیلی کمک نبود؟

3-صحبت تونستن کمک کردن نیست. هر اطلاع و آگاهی آدم درباره خودش، اگه درست باشه، میتونه بهش کمک کنه

Arash گفت...

1- نمیخوام چرت و پرت بگم
2- اگه میدونستم اون چیز چیه، من تو بودم.
3- این "کمک" ات : کمک، یکی بیاد منو handle کنه!!
4- حس میکنم یکم چیزای اینقد "شخصی فهم" نوشتم که چرت و پرت به نظر میرسه.
5- آره! ولی تو کمک میخواستی!

Sohail S. گفت...

1-ببین! اون "چیز" چیه؟
1- من میخام همون چرت و پرت رو بنویسی. پس بگو اون چیز چیه
1-حتی اگه نمیدونی یک "چیز" رو بگو دیگه
1-اصلا اولین تداعی رو بگو
1-راستی، اون چیزه هر چی هست، چیه؟

Arash گفت...

اون چیز یه بلوک catch نیست...! فک کنم یکی بلوک try ِ تورو comment کرده! تو یکیو میخوای...نه من...نه هومن...نه امید... نه سروش... نه نوید... نه آذین... .
شاید یکیو میخوای. یکی. نپرس سهیل. پیدا کن. هرچند که حس میکنم که میدونم که داری میگردی. من از اول نباید کامنت میذاشتم!

Arash گفت...

هه میتونی جملهء اول رو که بهم ریخته، خودت بسازی!