سه‌شنبه، بهمن ۲۷، ۱۳۸۳

این چند روز، اینقدر کشف های مختلف کردم که اگر هر کدام را بنویسم توهینی به بقیه شان خواهد بود.
پس سکوت کرده ام. آخ چه سخت است ایده هایی که گفته نشوند.
شاید هم آن ها مهم نباشند اما برای من که مفید هستند. البته وارد کردن آنها توی وبلاگ است که سخت و وقت گیر است.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

ای،پس با کشفيات دل آدما رو ميسوزونين؟
خوب بالاخره يه راهی هست ديگه،يه چيزی هم به ما بگين شايد فرجی شد از گيج و گمی خارج شديم،
حالا برای يک لحظه هم که شده،وگر نه فقط دل طفلکی هستش که ميسوزه!
چه طوری آدم در شرايطی قرار ميگيره که چند روز به طور عجيب غريبی کشف های تازه ميکنه؟اين خيلی
خوبه ،و برای کسی که در شرايطش هست،بسيار مفيد و آرام بخش،و در عين حال،آشوب گرانه
دلش و ذهنش را به شور و آشوب می اندازد.