شنبه، اردیبهشت ۱۰، ۱۳۸۴

دو جور مفهوم داریم: 1-مفهومهای دوزاری و 2-مفهومهای شیرفهم-لازم

مثال:
1- اینکه ا.خ. منظورش این بوده، که کاری کنه که جلسه سه شنبه تشکیل نشه (بعدش میگیم: آهان پس بگو!!)
2- اینکه الگوریتم دایکسترا چطور کار میکنه. یا تعریف حد و مشتق در آنالیز (بعدش میگیم: کم کم دارم میفهمم)

1-اون مفهوم هایی که دوزاری اند، برای فهمشون، باید دوزاری یارو بیفته، دیگه بعدش هر توضیحی اضافیه.
2-اون مفهوم هایی که شیرفهم-لازم اند، برای یاد دادنشون لازمه مفهوم رو به طرف شیرفهم کرد. در مورد این مفهوم ها، همشون رو با جزئیاتشون باید صدها بار تکرار کرد تا عادی شوند. و مثل دسته قبلی اتمی نیستند بلکه ترکیبی هستند و شکستن آنها به اجزاشان هیچ کمکی به فهمشان نمی کند (مثال الگوریتم و تعریف های ریاضی).
بعد از صد سال هم تعریفش رو مرور کنی باز هم چیز میفهمی. برعکس اونیکی که بعد از گفتن "آها" دیگه تمومه.