در مورد این واقعه (قتل) اخیر، جامعه به درستی حساسیت به خرج داده، اما معمولا بحث به سمت های دیگر پراکنده میشود. در حالیکه انرژی این بحث، باید به سمت راه حل هایی برای هان مساله متمرکز شود.
این را همیشه میگویم که انرژی حاصل از یک فاجعه باید برای راه حل برای اون، و متناسب باهاش، بکار بره، و برای اهداف دیگر مصرف و گروگان گیری نشه.
تناسبی باید باشه بین میزان اضطرار، و انرژی ای که برای اون الوکیت میشه. الوکیشنی باید باشه که مپینگی بوجود بیاد: ممکنه مقدار ریسورس محاسباتی ای که براش سرف میشه دقیقا متناسب نباشه. اما یک بودجه بندی ای باید باشه که رعایت بشه. بودجه ها نباید از هم بدزدند. دست درازی، هایجک، مصادره. پرامیس بودجه: خطوطی که جدا میمانند. چیزی که بهش پرامیس اختصاص داده شد و الوکیت شد، بعدا نباید کم بشه (اما در تورم ها چی؟). شبیه صندوق بازنشستگی است. از سوی دیگر شبیه دارایی است. و مسوولیت.
گفتمان ها و ترفندشان برای استفاده از یک موج، برای آپدیت پرسیود اکسپکتد یوتیلیتی.
فرصت های اینطوری مثل یک ریسورس هستند. و وقتی پیش می آیند، عده ای درصصد هستند که اون را مصرف» و اکسپلویت (بهره برداری) کنند، برای مطالبات و مسایل دیگری که برای خودشان مهم است (و معمولا اولویت هایش بر اسا نفع و اپلپیت های آنهاست).
اگر در این بزنگاه این کار (گفتگو تا راه حل، و مطالبه تا تغییر) انجام نشه، باید منتظر فرصت بعدی باشیم، یعنی قتل های بیشتر دیگر از این نوع.
در حاشیه:
نفع یک نفر نفع همه هست. اما تنها مساله، اپلدیت ها هستند: که وقتی کانفلیکت بین دو نفع پیش میاد، کدام انتخاب میشود.
تا اونجایی که نفع، در کانفلیکت با نفع دیکری نیست، مساله ای نیست. اما بعد از اون کانفلیکت، مساله آغاز میشه. و ریسورس هم تعریف میشه. و سیستم (کل) نیاز به تصمیم داره. از دید ایجنت ها، این به صورت یک رقابت پرسیو-محلی میشود.
تغییر: در قوانین: کالبد.
کلمات کلیدی: یوتیلیتی، نفع، پنجره ی فرصت به موابه ریسورس، رقابت، آدام اممیت، عصبانیت، ، مریت بقا برای اموشن ها، پراسسینگ دیستریبیوتد و دیسنترالایزد، حل مساله ی رانده شونده با اموشن ها، سیگنال ارور و انرژی ارور، احساسات و اموشن های جمعی، رفلکسیویتی، فلاکس، مصرف کردن از سیستم (بجای تولید یا پراسس، بودجه، جدا کردن و جدا ماندن: پرامیس بودجه. مسوولیت، رسیدگی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر