پنجشنبه، تیر ۰۲، ۱۴۰۱

پاسخ: هندسه ی رنگها: رابطی ی داخلی بین رنگها در منیفولد فضای رنگ

بله، مثلا در افرادی که به اصطلاح کور رنگ هستند، پروفایل فرکانس های گیرنده های نوری شبکیه فرق دارد. به همین دلیل بعضی رنگ ها را ممکن است تفکیک نکنند. پس لااقل یک مثالی وجود دارد که گیرنده ها به فرکانسهای نور تفاوت دارد. اگر ژن هایی که مولکولهای اوپسین (مولکول اصلی در سلولهای گیرنده نوری) دچار جهش شده باشند (واریاسونهای ژن مرجع باشند)، فاصله ببین بعضی از تمهایش اندکی متفاوت میشود، و در نتیجه طول موج و «پروفایل» سیگنال اولیه میتواند کمی متفاوت باشد. اما تفاوتهای جزئی در بالادست (ابتدای مسیر بینایی) لزوما منجر به تفاوت در پایین دست، و تجربه ی متفاوت رنگی نمی‌شوند. و این معلوم نیست. البته در حالت های شدید و اکستریم، یعنی افراد کور رنگ که بعضی رنگها را کلا نمی‌بینند یا آنها که نمی‌توانند بعضی رنگ ها را از هم تفکیک کنند، طبیعتا کیفیت رنگی که حس میکنند متفاوت میتونه باشه. اما در سایر موارد، لایه های مختلف پردازش تصویر در مسیر از بالادست تا پایین دست، (از شبکیه تا LBG و V1 و غیره،) تبدیل ها و پردازش هایی روی سیگنالهای خام دریافتی برای محاسبه ی رنگ انجام می‌شود، و اطلاعات پردازش شده، در طی این مسیر ممکن است طوری اصلاح شوند که این تجربه بین افراد مختلف به هم «شبیه» تر شود. البته هنوز صحبت از کوالیا نیست و کیفیت تجربه ی حاصل، بحث دیگری است (به نوعی مربوط به بخشهای پایین‌دست تر از مسیر فوق است). طبیعتا در این زمینه تحقیقاتی انجام شده، و افرادی که در زمینه ی «سایکوفیزیک رنگ» کار و مطالعه تخصصی کرده اند، شاید بهتر از من بتونن جواب بدهند. یک مثال دیگر در بینایی برای آشنا شدن ذهن از این قرار است: هم سطح شبکیه و هم سطح کورتکس دارای انحناهایی هستند که برای افراد مختلف متفاوت هستند. اما توان درک خطوط راست و منحنی در افراد مختلف شبیه هستند (غیر از کسانی که آستیگماتیزم و مشکلات دیگری بینایی داشته باشند). اما این انحناهایی که در افراد مختلف هم خیلی متفاوتند، و شاید برای هیچ دو نفری مثل هم نباشد، باعث نمیشود که بعضی ها خطوط راست را منحنی ببینند و برعکس. چرا که مغز، با وجود ناصافی سیگنال وارده، رابطه ی درونی هندسه ی تصویر ورودی را استخراج میکند. این بحث، تئوریک است: کمی مانند هندسه های نا اقلیدسی و ریمانی و غیره است: «از بیرون» ممکن است روی یک منیفولد کج و معوج ، خطوط و منحنیهایی راست یا موازی نباشند، اما رابطه داخلی خطوط به نحوی باشند که «در داخل این هندسه@، خطوط باهم موازی باشند، یا خطوط راست باشند، و غیره. (یعنی از دید موجودی که داخل آن زندگی میکند) به همین ترتیب، رابطه ی داخلی ی هندسه ی رنگ ها (هندسه ی روابط داخلی بین رنگهای مختلف) است که توسط مغز استخراج میشود. و نه دقیقا به همان صورت خام و اولیه ای که از گیرنده های رنگی (مخروط ها) دریافت میشود. بعد از پردازش اولیه ی سیگنالهای رنگی ورودی، اطلاعاتی که برای ادراک رنگ (ادراک رنگی) مورد استفاده قرار می‌گیرند، رابطه ی تمیز و هندسی و دقیقی دارند. یعنی اعوجاج های حاصل از تفاوت ورودی ها از آن حذف می‌شود. تا جایی که سیستم بتواند این کار را میکند. یعنی ممکنه است در سطح اولیه تصویر یا رنگها دارای اعوجاج هایی باید اما اونها در ادراک حذف شوند. یک نکته دیگر این است که در داخل چشم، رنگ قرمز زیاد است (بخاطر تابش نور و حریان خون و غیره)، اما آن را به ندرت تجربه میکنیم. بنابراین به دلیل تفاوت سیگنال ورودی، نمیشه لزوما نتیجه گرفت که رنگهای تحربه شده با خم متفاوتند. و اخلاف های بین فردی ممکن است اصلاح شوند. و این بخاطر رابطه ی درونی ی رنگهای مختلف در فضای رنگ است.

هیچ نظری موجود نیست: