شنبه، بهمن ۱۰، ۱۳۸۳

شدیدا حرصم گرفته است و حالم گرفته شد. همین الان فهمیدم که دیالکتیک تنهایی، نام کتابی از اکتاویوپاز است که هرگز نخوانده ام. مطمئن هستم که اون کتاب فقط شامل بخش (1) من است و ایده بخش (2) من را ندارد یعنی صرفا تشابه اسمی است. البته باید ببینم چی است... من کلمه دیالکتیک را به معنی تفسیر هگلی از داینامیک تنهایی دانستم. و تنهایی دو آدم: باهم. و بعد، راه حل آن! و بعد، بعدی آن. همین.
این اصطلاح برای من، معنی خاص خودم را دارد و هیچ ربطی هم به پاز ندارد. شاید هم بطور غیر مستقیم وارد ذهنم شده باشد
از اینکه بلوگم داره از توده عقب میفته هم حالم گرفته شده. بدم میاد از اونجا به اینجا یک پست رو صرفا copy/paste کنم.

۱ نظر:

Nazanin گفت...

khob in ke iiradi nadare,tashaboh haye esmi ziadan,in taze az no e khoobeshe!!!:)